Sunday, August 17, 2008

یک شعر تامل برانگیز

من درونی من، شعری از آزاده سپهری

من درونی من
نه نام دارد، نه جنسيت
نه سن و سالی مشخص، نه مليت
و نه حتی ميداند
از کدام شهر آمده است.
من درونی من
نه فرزند است
نه مادر، نه خواهر
نه همسر است
نه دوست
نه رفيق.
من درونی من
مرا باور ندارد
و هر صبح که از خواب برميخيزد
مرا از ياد برده
و باز نمی شناسد.
من درونی من
آنگاه که مستم
هوشيار است
و آنگاه که هوشيارم
در خواب.
آنگاه که گوشه می گزينم
جمع را ميخواهد
و آنگاه که در جمع ام
هوس گوشه دارد.
آنگاه که ميخندم
ميگريد،
آنگاه که فرياد ميزنم
ميخندد
و آنگاه که ميگريم
می ميرد.
من درونی من
با من سر جنگ دارد
و راحتم نمی گذارد.
آنگاه که می خواهم بی تفاوت باشم
برآشفته ميشود
و آنگاه که می خواهم سکوت کنم
به صدا درميايد.
من درونی من
مرا دگرگونه ميخواهد.

امور قدسی - ویژگی ها و کارکردها

جمع با امر قدسی برای خود هویت برتر ساخته و فرد ناهمساز را تحقیر و سرکوب می کند
-----
ویژگی های امر قدسی :کمال ، قطعیت ، جاوید بودن ، ثبات دائمی ، ایجاد اطمینان مطلق و ... اما این ویژگی ها با پذیرش فرد و تسلیم عابدانه بدانها موجودیت درونی در فرد میابند باید تسلیم راه بشوی آن را بروی تا به مقصدی روحی آن نایل گردی اما اگر فرد نخواهد کفته می شود که فرد لجبازی می کند و تسلیم امر قدسی که حق است نمی شود

Saturday, August 9, 2008

فکر های این چند روزه

واقعیت نهایی که تاکنون درک کرده ام این است که
آدمها با باورها ، عقاید، ذهنیت ها و حتی ایمان های مختلف زندگی می کنند و همه ی این ها کلا ن اموری طبیعی می باشند
چه افراد بپذیرند و یا اینکه منکر مبانی طبیعی اعتقاتشون باشند فرق چندانی نمی کند
----------
فرد در خود و در فضا جاری است
حافظه - جاری در زندان انباشتگی های خود است
هر چند جریان خود را نیز حفظ می کند و از این نظر به تعبیری باز است
---------
مشابهت تصویر شی و خود شی و توانایی و ناتوانایی ما در تمایز بین این دو و اینکه تصویر چرا و چگونه ساخته می شود؟ تاثیر قابل توجهی در سرگذشت بشر داشته است
--------
اینک مدتهاست که واقعیت بصورت همبسته ای از نرم افزار و سخت افزار، آمیزه ای از مشخصه های مشابه و متفاوت ، رابطه های سازمند تضادی قاعده مندی همنوعی و غیره ای در ترکیب به هم شناخته می شود
نظامی از هم پیوستگی جدایی ها ، تفاوتها شباهت ها ضدیت ها و همسوئی های هدفمند و بی هدف عقلی و احساسی
بی نظمی هایی که به نظم تحول میابند و نظمی که ناتوان از حفظ و تداوم خود به سوی بی نظمی می رود
و
ذهن دانا کاملا سیال است
-----------
و آیا معنویت معنای رخدادهای تصادفی است؟

Friday, August 1, 2008

چرا بعضی روایت ها را درونی می کنیم؟

هویت مجموعه ای از روایت های درونی شده است
که خود ساخته اند و یا پذیرفته شده می باشند
ما روایت هایمان را به وقایع زندگیمان مربوط می کنیم
تا شاید معنا و مفهومی بیابند
اما
معنای زندگی خود آنست و آن برای هر زندگی یگانه است