Saturday, May 10, 2008

فرد و دنیایش

مي خور كه به زير گِل بسي خواهي خفت
بي مونس و بي حريف و بي همدم و جفت
زنهار به كس مگو تو اين راز نهفت
هر لاله كه پژمرد نخواهد بشكفت

اي بس كه نباشيم و جهان خواهد بود
ني نام ز ما و ني نشان خواهد بود
زين پيش نبوديم و نبد هيچ خلل
زين پس چو نباشيم همان خواهد بود
هرکس ، دنیایی دارد که به آن سرگرم است . او و دنیایش ، هر دو ، تغییر می کنند . دنیای او با او زاده می شود و با ارتباطات او، با ادراکات او ، و با رفتار های او دنیایش هم تغییر می کند . دنیای فرد بسیار قوی است و از دیگرانی که هوشمند ند و از قبل نیز بوده اند ، نیز تشکیل شده است این دنیا فرد را تغییر می دهد و باعث شکل گیری شخصیتی خاص در او می شود . اگر مبادلات شخص و دنیایش با هم ، دگر گون شود . هم شخص و هم دنیایش دگرگون می شود . دنیای فردی ، از فضاهای زمانی و مکانی و اجزای درونی آن ، که فرد در آن و با آنها زیسته است تشکیل شده است . همانطور که هر فرد هویتی خاص دارد دنیایی خاص خود هم دارد .
برای خوش زیستی و خوب زیستی فردی بایستی فرد و دنیایش تعاملات مناسبی با هم داشته باشند و با هم انطباقاتی مناسبی بر قرار کنند . فرد با عرضه ی موادی مناسب به دنیای خود می تواند آن را مناسب و هم جهت با خود سازد. و در دنیای فردی بهتری زندگی کند .
بزرگی ، پیچیدگی ، خشونت و قدرت دنیای فردی به همین کیفیات اما در فرد بستگی دارد . فرد و دنیای فردی یگانه ای با هم متحول و با هم رو به جلویند.

No comments: